سرانجام نتانیاهو در دادگاه؛ محاکمهای تاریخی که نه تنها چهره یک رهبر، بلکه تمام ادعاهای یک رژیم را فرو میریزد.
پایگاه خبری تحلیلی بانگ بیشه _ زنجیرهای عدالت، سرانجام گریبانگیر «بیبی» شد؛ مردی که سالها خود را ناجی و فرماندهی شکستناپذیر میخواند، امروز در آستانه محاکمهای است که ابعاد جنایات او را از میدان جنگ تا خزانه ملت برملا میسازد. این یادداشت، نقبی عمیق به پرونده فساد نتانیاهو و پیامدهای ویرانگر آن بر پیکره رژیمی است که بنیانهایش بر دروغ و تباهی استوار شده است.
شاید در تاریخ معاصر کمتر چهرهای به اندازه بنیامین نتانیاهو توانسته باشد چنین تناقض فاحشی را در کارنامه خود به نمایش بگذارد: از یک سو، ادعای رهبری قاطع و بیهمتا در مقابله با “تهدیدات منطقهای” و از سوی دیگر، غرق شدن تا عمق گرداب فساد مالی و اخلاقی. محاکمهای که امروز علیه او آغاز شده، نه فقط یک رویه قضایی، که در حقیقت، آیینه تمامنمای زوال اخلاقی و سقوط سیاسی یک رژیم است که سالها خود را “تنها دموکراسی خاورمیانه” میخواند. این واقعه، بیش از آنکه یک پرونده شخصی باشد، نقطه اوج رسوایی سیستمی است که ریشههایش در اشغال، تجاوز و بیعدالتی تغذیه میشود.
دیکتاتوری در لباس دموکراسی: طمعی بیپایان برای قدرت و ثروت
برای دههها، نتانیاهو با هوشمندی خاص خود، تصویری از یک استراتژیست بیرحم و در عین حال کارآمد در اذهان عمومی رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش ترسیم کرده بود. او خود را ناجی “اسرائیل” در برابر آنچه “تهدید وجودی ایران” میخواند، معرفی میکرد و با این شعار، سالها بر کرسی نخستوزیری تکیه زد. اما اکنون، این تصویر پوشالی در برابر حقایق تلخی که از پروندههای فسادش برملا میشود، در هم میشکند. “بیبی”، مرد آهنینِ سیاست، در پشت پرده، دلال حقیرِ سیگار برگ، نوشیدنیهای گرانقیمت و جواهرات بادآورده بوده است.
“پرونده هزار” و ابعاد شرمآور “رهبری” مفلوک
در “پرونده هزار”، نتانیاهو به همراه همسرش متهم به دریافت هدایای لوکس و گرانقیمت از “آرنون میلشان”، یک میلیاردر صهیونیست، در قالب رشوه شدهاند. تصور کنید رهبر یک “دولت” که خود را مدعی مدیریت بحرانهای منطقهای میداند، درگیر چنین معاملات حقیرانهای باشد. این تنها یک فساد مالی ساده نیست؛ این نشاندهنده فروپاشی کرامت جایگاه رهبری است. وقتی یک “نخستوزیر” به خاطر یک سیگار برگ یا یک بطری شراب، اصول اخلاقی و جایگاه ملی خود را زیر پا میگذارد، این فاجعهای است که نه فقط او، بلکه تمام سیستم را زیر سؤال میبرد. این تباهی، نفوذ سرمایهداران بزرگ را تا قلب نهادهای حاکمیتی رژیم اشغالگر برملا میکند.
“پرونده ۲ هزار” و تباهی آزادی بیان: وقتی رسانه به کنیز قدرت تبدیل میشود
اما شاید فاجعهبارتر از آن، “پرونده ۲ هزار” باشد. در این پرونده، نتانیاهو متهم است که به “آرنون موزس”، مالک روزنامه پرنفوذ “یدیعوت آحارونوت”، پیشنهاد رشوه داده تا پوشش خبری مثبتتری از او ارائه دهد. پیشنهاد این رشوه در قالب کاهش حمایت مالی از رقیب اصلی یدیعوت، یعنی روزنامه “اسرائیل هیوم” (که از حامیان نتانیاهو بود) مطرح شده است. این پرونده، زوایای تاریک دستکاری افکار عمومی و نقض آشکار آزادی بیان را نشان میدهد. وقتی بالاترین مقام اجرایی یک رژیم، برای حفظ قدرت خود، رسانه را به ابزاری برای دروغپردازی و پروپاگاندا تبدیل میکند، دیگر چه اعتباری برای ادعای “دموکراسی” باقی میماند؟ این یک کودتای نرم علیه آگاهی عمومی است که با رشوه و تبانی رقم خورده است. اینجاست که پرده از چهره واقعی “آزادی رسانه” در این رژیم برداشته میشود: رسانههایی که به جای روشنگری، به کنیز قدرت تبدیل شدهاند.
جنایت در پوشش معامله نظامی: “پرونده ۳ هزار” و بوی خیانت ملی
“پرونده ۳ هزار”، اما شاید مهیبترین اتهام علیه نتانیاهو باشد؛ اتهام فساد و سوءاستفاده از قدرت دولتی برای خرید سه زیردریایی از یک شرکت آلمانی. گزارشها حاکی از زدوبندهای پنهانی در روند انتخاب این شرکت است. این پرونده فراتر از یک فساد مالی ساده است؛ این یک خیانت ملی آشکار است که مستقیماً امنیت نظامی و جان سربازان را در معرض خطر قرار میدهد. وقتی بالاترین مقام اجرایی یک رژیم، در معاملات تسلیحاتی که مستقیماً با امنیت ملی و هزینههای میلیاردی مردم سروکار دارد، به دنبال منافع شخصی و رانتخواری است، چگونه میتوان به او و تصمیماتش اعتماد کرد؟ این پرونده، فساد را تا عمق استراتژیکترین و حساسترین نهادهای نظامی رژیم اشغالگر میکشاند. آیا میتوان تصور کرد که یک رهبر، برای چند میلیون دلار سود نامشروع، چشم بر کیفیت و نیازهای حیاتی ارتش خود ببندد؟ اینجاست که سوداگری، جایگزین استراتژی میشود و جیب شخصی، بر منافع جمعی ارجحیت مییابد. این، خود یک جنایت علیه امنیت ملی است.
“پرونده ۴ هزار” و تسلط فساد بر فضای مجازی و ارتباطات
کاملکننده این پرتره تاریک، “پرونده ۴ هزار” است که به پرداخت رشوه از سوی نتانیاهو به “شائول آلویچ”، سرمایهدار و مالک شرکت مخابراتی “بِزِک” و وبسایت خبری “واللاه”، اختصاص دارد. این پرونده نشان میدهد که دامنه فساد نتانیاهو حتی به زیرساختهای حیاتی ارتباطی و فضای مجازی رژیم نیز گسترش یافته است. کنترل بر شرکتهای مخابراتی و وبسایتهای خبری، ابزاری است برای مهندسی افکار عمومی و سانسور حقیقت. وقتی این ابزارها نیز با پول و رشوه آلوده میشوند، مفهوم “شفافیت” و “اطلاعرسانی آزاد” به طور کامل از بین میرود. این پرونده نشان میدهد که نتانیاهو برای ماندن در قدرت، حاضر بود تمامی خطوط قرمز اخلاقی و قانونی را زیر پا بگذارد و حتی بر شریانهای ارتباطی جامعه نیز دستاندازی کند.
چرا محاکمه نتانیاهو، نقطه عطفی تاریخی است؟
محاکمه بنیامین نتانیاهو، ورای ابعاد حقوقی و قضایی، دارای پیامدهای عمیقتر و لرزهافکنتری است که میتوان آن را نقطه عطفی در تاریخ رژیم صهیونیستی و حتی منطقه دانست:
۱. پایان یک افسانه پوشالی: برای سالیان متمادی، نتانیاهو سعی داشت خود را به عنوان یک “رهبر شکستناپذیر” و “معمار امنیت” جلوه دهد. اما این پروندهها، تمامی این ادعاها را به سرابی ویرانگر تبدیل کرده است. چهرهای که امروز در دادگاه حاضر میشود، نه یک رهبر مقتدر، بلکه فردی است که اسیر حرص و طمع شخصی شده و کرامت جایگاه خود را به ارزانترین قیمتها فروخته است. این فروپاشی اخلاقی، به شدت به وجهه او و رژیمی که نمایندگیاش را میکند، لطمهای جبرانناپذیر وارد میسازد.
۲. افشای فساد ساختاری در رژیم اشغالگر: این پروندهها، تنها اتهاماتی علیه یک فرد نیستند. آنها نشان میدهند که فساد، نه یک استثنا، بلکه یک پدیده سیستماتیک و نهادینه شده در بدنه رژیم صهیونیستی است. از بالاترین سطوح سیاسی و امنیتی تا نهادهای رسانهای و اقتصادی، رگههایی از این فساد مشمئزکننده به چشم میخورد. این همان ماهیت واقعی رژیمی است که بنیانهای آن بر اشغال، تجاوز، زور و در نهایت، تباهی اخلاقی بنا شده است. ادعای “تنها دموکراسی خاورمیانه”، با چنین پروندههای فسادی، به یک شوخی تلخ و مضحک تبدیل میشود.
۳. بیداری افکار عمومی و فروپاشی اعتماد: این محاکمه، میتواند موج جدیدی از آگاهی و پرسشگری را در میان افکار عمومی منطقه و حتی در میان حامیان این رژیم در غرب ایجاد کند. چگونه میتوان به رژیمی که رهبرانش در فساد غرقاند، اعتماد کرد؟ چگونه میتوان از رژیمی که منافع ملی خود را به مزایده میگذارد و به مردم خود نیز رحم نمیکند، انتظار صلح، ثبات و عدالت داشت؟ این محاکمه، سنگبنای فروپاشی اعتمادی است که سالها با پروپاگاندا و فریب، ساخته شده بود.
۴. تأثیر بر معادلات منطقهای: این بحران داخلی و محاکمه تاریخی، بیشک بر توانمندی رژیم صهیونیستی در ادامه سیاستهای تجاوزکارانه خود در منطقه تأثیر خواهد گذاشت. وقتی رهبران درگیر پروندههای فساد خود هستند، تمرکز و اعتبار لازم برای پیشبرد اهداف استراتژیک از بین میرود. این ضعف داخلی، میتواند فرصتی برای نیروهای مقاومت و محور حق برای پیشبرد اهداف خود باشد.
در پایان، محاکمه بنیامین نتانیاهو، نه فقط به معنای آغاز یک روند قضایی، بلکه نمادی از آغاز پایان یک افسانه پوشالی و رسوایی یک رژیم است. هشداری جدی به تمام دیکتاتورها و قدرتطلبانی که فکر میکنند با شعارهای پرطمطراق و سیاستهای فریبکارانه میتوانند بر فساد درونی خود سرپوش بگذارند. تاریخ نشان داده است که هیچگاه ستم و فساد، پایدار نخواهد ماند. این محاکمه، نقطه آغازی بر عصر جدیدی است که در آن، عدالت، دیر یا زود، گریبانگیر ظالمان خواهد شد. این فریاد “عدالت باید اجرا شود”، امروز بلندتر از همیشه طنینانداز است.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان